نظر شما چیست؟
سایمون سینک در بازی بی نهایت به موضوع مدیریت براساس نگرش وسیع و چشم اندازهای بلندمدت می پردازد. وی در کتابش چنین می گوید:

مدیرانی با ذهن محدود، با مشخص کردن ضرب الاجل ها و هدف هایی برای بدست آوردن اهداف محدود سازمان، کارمندان خود را تحت فشار قرار می دهند. در این شرکت ها، تمرکز شرکت به فوریت تبدیل می شود، و این فقط برای مسائل مهم نیست. تجارت های محدود در محدوده ی دغدغه ی رقابت ها – هم در درون شرکت و هم در بیرون آن- باقی می مانند.

در طرف دیگر، مدیرانی با ذهن نامحدود، با نگاهی به آینده، به دنبال الهام بخشیدن به کارکنان و مشتریانشان هستند. ممکن است که در طول راه، اهداف محدودی را بدست آورند، اما تمرکزشان همیشه بر روی چشم انداز بزرگ و بلند مدت می باشد. مهمترین مسئله، مسیر و راه این سفر است و نه مقصد آن.

تعداد بسیار زیادی از شرکت ها، هدف خود را بر روی "بهترین بودن" تنظیم می کنند. این چشم انداز با تمرکز درونی باعث می شود تا سازمان ها و شرکت ها توجه خود به مشتریانشان را از دست بدهند. به یاد داشته باشید که یک دلیل محکم، خدمت گرا بودن و بر روی سود رساندن به دیگران تمرکز دارد.

بهترین بودن نیز یک هدف محدود مثل رسیدن به قله ی کوه را ارائه می دهد. وقتی که به قله برسیم، چیز دیگری برای بدست آوردن وجود ندارد. هدفی بهتر برای شرکت ها، این است که خود را تشویق کنند تا بجای بهترین بودن، هر روز بهتر شوند؛ چراکه همیشه تاکید بر بهتر شدن ادامه دار بوده و اینکار می تواند شرکت را به سمت ارائه ی محصولات و خدمات بهتر به مشتریان پیش ببرد.

مدیران و رهبرانی با ذهن نامحدود، اراده را بالاتر از منابع اولویت بندی می کنند. آن ها باور دارند اراده، قدرتی است که موجب انجام کار گروهی و خلاقیت می شود. زمانی که فرهنگِ سازمانی قوی باشد، آن سازمان بصورت طبیعی رونق می گیرد.

کتاب های مشابه کتابچه بازی بی نهایت