نظر شما چیست؟
در یک شب سرد زمستانی، در دور دست ها، خانم گرگی به اسم کَسیُوپی دو تا بچه به دنیا اورد.

اسمشون رو خز طوسی و پنجه­ مشکی گذاشت.

کسیوپی گرگ کوچولو ها رو با زبون محکمش تمیز کرد و بعد به خواب رفت.

پنجه­ مشکی موهای تنش مشکی و بینیش سفید بود. خز طوسی موهای تنش طوسی بود و گوش های بزرگ و دو چشم براق زرد داشت.

صبح روز بعد، آفتاب روی برف می درخشید رولف ،رهبر دسته، اومد تا بچه گرگ ها رو ببینه.

کتاب های مشابه گرگ های برادر